بازای بازای هرانچه هستی بازای

برای ترک کمکم کنید .......خواهش میکنم

بازای بازای هرانچه هستی بازای

برای ترک کمکم کنید .......خواهش میکنم

روزبیست و هشتم........الحمدالله

گر از این منزل ویران به سوی خانه روم     

                دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم 

                زین سفر گر به سلامت به وطن باز رسم 

                نذر کردم که هم از راه به میخانه روم


روزبیست و هشتم.........

خیلی دیر وقته. چند شبه هیچی ننوشتم. نه اینکه نخوام یا حرفی نداشته باشم، نه؛ فرصتشو نداشتم.

چند روزه سرم واقعا شلوغه. خوبه! هر چی آدم سرش شلوغ تر باشه بهتره.

اینجوری فکرای ناجور کمتر به سراغ آدم میاد. احساس می کنم هر روز که می گذره تنفرم نسبت به گذشتم بیشتر میشه. هر وقت فکرشو می کنم چه زمانهایی رو از دست دادم، چه فرصتایی داشتم و استفاده نکردم بیشتر پشیمون میشم.